استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب داستان راستان به داستانی به نام "رسول اکرم و دو حلقه جمعیت" اشاره میکند. این داستان اولین داستان از مجموعه داستان راستان استاد شهید مرتضی مطهری میباشد. متن این داستان به شرح زیر است:
رسول اکرم(ص) وارد مسجد( مسجد مدینه ) شد، چشمش به دو اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده بود، و هر دستهای حلقهای تشکیل داده سر گرم کاری بودند : یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته دیگر به تعلیم و تعلم و یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم بودند، هر دو دسته را از نظر گذرانید و از دیدن آن ها مسرور و خرسند شد. به کسانی که همراهش بودند رو کرد و فرمود : " این هر دو دسته کار نیک میکنند و بر خیر و سعادتمند ". آنگاه جملهای اضافه کرد : " لکن من برای تعلیم و داناکردن فرستاده شدهام "، پس خودش به طرف همان دسته که به کار تعلیم و تعلم اشتغال داشتند رفت، و در حلقه آن ها نشست.
همانطور که میبینیم تعلیم و تربیت در اسلام بسار سفارش شده است، حتی تعلیم و تربیت از عبادت محض نیز بالاتر است، خداوند در آیه 1 سوره مبارکه قلم به قلم که ابزار عالمان و دانشمندان است قسم خوره و می گوید: ن ۚوَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ، سوگند به ن و سوگند به قلم و آن چه که به وسیلهی قلم مینویسند.